صنایع غذایی و نوشیدنی یکی از بزرگترین صنایع کنونی جهان بهشمار میآیند. طی سالیان اخیر این صنعت با چالشهایی در مسیر خود مواجه شده است که میتوان به رشد کند در بازارهای نوظهور، افت قیمتها و تغییر در سلیقه مشتریان به سمت محصولات سالمتر اشاره کرد؛ اما این صنعت توانسته است با روی آوردن به فن آوریهای نوین، مانند هوشمندی کسب و کار به رشد خود در سطح جهانی ادامه دهد. در ادامهی این مقاله به بیان پنج دلیل عمده که شرکتهای غذا و نوشیدنی را نسبت به هوشتجاری علاقمند کرده است میپردازیم.
فروش بیشتر با هوشمندی کسب و کار
هوشمندی کسب و کار به تیم فروش اجازه میدهد با تجزیه و تحلیل الگوهای خرید مشتری و شرایط بازار به سرعت روندهای فروش در حال ظهور را شناسایی کنند.
با هوش تجاری (BI)، تیم میتواند پروفایلهای دقیق از مشتری ایجاد کند به گونه ای که ترجیحات مشتری، الگوهای خرید، واکنش مشتریان نسبت به تبلیغات و موارد دیگر قابل تشخیص باشد.
همچنین داشتن تصویری واضح از روندها و فرصتهای فروش، امکان همکاری بیشتر در استراتژیهای بازاریابی و مدیریت را فراهم میکند.
بازاریابی بهتر با هوش تجاری (BI)
با نظارت بر روند فروش، شرکت میتواند تصمیمات بازاریابی استراتژیک خود را اصلاح کند به گونهای که بهترین بازگشت سرمایه را به دنبال داشته باشد.
از طریق هوش تجاری (BI)، تیم بازاریابی میتواند به سرعت بازدهی را در کمپینهای تبلیغاتی شناسایی کند و به تجزیه و تحلیل نتایج بپردازد. از طریق نظارت بر پاسخهای مشتریان، میتواند تبلیغات را سفارشی کرده و اقدامات کمپین را اولویتبندی کند.
امور مالی دقیقتر با هوشمندی کسب و کار
داشتن یک دید واقعی از وضعیت مالی شرکت، مدیران را قادر میسازد پاسخهای فوری نسبت به فرصتهای درآمدزا و نگرانیهای هزینه ای دریافت کنند و بتوانند تصمیمات مبتنی بر واقعیت را اتخاذ نمایند.
هوشمندی کسب و کار در صنعت غذایی به مدیران این امکان را میدهد که با مشاهده صورت سود و زیان و ترازنامه شرکت، بتوانند امور مالی ورودی و خروجی (جریان نقدی ورودی و خروجی) مربوط به زمان حال و گذشته را بررسی کنند، درآمد را براساس مکان تجزیه کرده و حتی به تحلیل تراکنشهای فردی بپردازند.
توانایی سفارشیسازی داشبورد منجر میشود شاخصهای کلیدی عملکرد (KPI) برای نظارت مالی مؤثرتر دنبال شوند، و دادهها رهبران را در قبال تصمیمات و نتایج آتی مسئول نگه میدارند.
مدیریت خرید و کنترل موجودی با هوش تجاری (BI)
به کمک BI مدیران میتوانند موجودی های کند مصرف، نسبت موجودی به خرید و جابجایی موجودی را تحت نظر داشته باشند و در نتیجه مدیریت موجودی را اصلاح کنند. از طریق دریافت گزارشهایی مبتنی بر عدم قطعیت خرید کالایی خاص توسط مشتریان میتوان از انبار کردن بیهودهی مواد اولیه جلوگیری کرد و در نتیجه کاهش موجودی اضافی و هزینه های نگهداری را به ارمغان آورد.
همچنین با بهبود کارایی حمل و نقل کالا از طریق هوش تجاری (BI) میتوان از فاسد شدن فرآورده های غذایی و نوشیدنی جلوگیری کرد .چنانچه مشکلی در این زمینه شناسایی شود، تصمیمات آگاهانه در مورد اینکه چه مقدار از موجودی، چه زمانی و با چه قیمتی سفارش داده شود، اتخاذ میگردد و مدیران نسبت به تنظیم سطوح قیمت گذاری برای افزایش حاشیه سود توانمند میگردند.
تصمیم گیری مؤثر مدیران و مدیران اجرایی با هوش تجاری (BI)
داشبوردهای هوشمندی کسب و کار به مدیران یک نمای جامع و واقعی از کل شرکت ارائه میدهند.با داشتن این حقایق، مدیران میتوانند از دادهها برای هدایت تصمیم گیریهای حیاتی استفاده کرده و تصویر واضحی از بهره وری هر بخش داشته باشند.این بینش مدیران را قادر میسازد با تنظیم شاخصهای کلیدی عملکردی (KPI) که هم راستا با اهداف باشند تصمیم گیریهایی بر اساس واقعیت و نه بر اساس شهود اتخاذ کنند.