مقدمه:
شناسایی عارضهها نخستین گام در راستای بهبود هر فرایندی است. و در این راه منابع انسانی نیز مستثنا نیست. ازاینرو در این مقاله گذری خواهیم کرد بر چالشهایی که مدیران منابع انسانی در طول یک سال کاری با آنها دستوپنجه نرم میکنند.
مدت زمان مورد نیاز برای مطالعه: ١٥ دقیقه
فهرست:
- پیشدرآمد؟
- مشارکت کارکنان
- جذب نیروهای خبره و کارآزموده
- مدیریت روابط
- آموزش و راهبردهای توسعه
- نگهداشت نیروهای باتجربه
- ایجاد تنوع در محیط کار
- همراهی با روند تغییرات
- سلامت و رفاه کارکنان
۸ چالش بزرگ منابع انسانی در سالی که گذشت
همگام با رشد فناوری واحدهای منابع انسانی تلاش میکنند تا خود را با این شرایط سازگار کنند؛ و همچنین متناسب با آن پاسخگوی نیازهای سازمانها یا شرکتهای امروزی باشند. در این زمانه کارفرمایان با انبوهی از چالشهای نوین همچون نگهداری افراد خبره و کارآزموده، ارتقاء فرهنگ سازمانی و دیگر موارد روبهرو میشوند؛ که برای از میان برداشتن آنها نیازمند بهکارگیری روشهای کارساز و کارآمدتر هستند.
ازاینرو تیم مشاوران اک تک برآن است که مبتنی بر دادهها و پژوهشهای بهروز، سازمانها را در راستای رویارویی با بسیاری از چالشهای موجود در زمینهی منابع انسانی یاری دهد. مبرهن است که در مسیر چارهاندیشی و از بین بردن چالشها، نگرش مدیران، کوشش عوامل اجرایی و تخصیص منابع مورد نیاز، نقش بسزایی را ایفا میکنند. و سرمایهگذاری در زمینهی منابع انسانی نیز سرعت حرکت سازمان را در راستای دستیابی به اهداف و چشماندازهای تعیین شده، بیشتر خواهد کرد.
در این راه بهکارگیری روشها و ابزارهای نوین همانند بهکارگیری سپری تدافعی است که سازمان را در برابر اثرات ویرانگر و فرسایشی فرهنگ تضعیف شده، ناتوانی راهکارهای منسوخ شده و موارد دگر محافظت میکند. از سوی دیگر واحد منابع انسانی با تکیه بر این روشها و ابزارها میتواند تمامی کارکنان و رخدادهای وابسته به آنها را مورد بررسی قرار دهد و در راستای بهینهسازی فرایندهای کنونی، افزایش رضایتمندی کارکنان و رفع چالشهای زیر گام بردارد.
مشارکت کارکنان:
همکاری و همراهی کارکنان، چندی از عوامل برجسته در حفظ پایداری و دوام هر سازمانی هستند. البته این تنها گفته کارشناسان کارآزمودهی اک تک نیست. بلکه پژوهشهای علمی نشان میدهند که افزایش مشارکت کارکنان در راستای تحقق اهداف سازمانی، از اولویتهای اصلی واحدهای منابع انسانی در سال گذشته بوده است. بهگونهای که ۷۸% سازمانها در این راستا راهبردی تعاملی را تدوین کردهاند؛ و آن را به اجرا گذاشتهاند.
از سوی دیگر مولفهی رضایت کارکنان بر میزان مشارکت و بهرهوری آنها آشکارا تاثیر میگذارد. دراینباره نیز، بررسیهای علمی نشان میدهند که مشارکت و بهرهوری کارکنان ناراضی یا کارکنانی که با مدیران خود ارتباط خوبی ندارند، ۵۱% درصد کاهش مییابد.
مبرهن است که کارکنان یا منابع انسانی در کانون تمامی استراتژیها و تصمیمگیریهای مدیران قرار دارند. و این مورد خود نشاندهندهی ارزش مشارکت نیروی انسانی در پیشبرد اهداف یا آماج سازمانی است. باید بگوییم که این روند نیز یک شَبه و بهنَاگه رخ نمیدهد. بلکه به پشتکاری پَیاپِی و سنجیده برای عارضهیابی و ارائهی راهکارهای سودمند، نیاز دارد.
ازاینرو کارفرمایان میبایست ابتکار عمل را بهدست گیرند، و با یاری مدیران و مشاوران ارشد خود، چنین حرکتی را تقویت نمایند؛ توان سازمان برای دستیابی به رشدی روزافزون را افزایش دهند؛ و با اتخاذ سیاستها و فرایندهای درست، افزایش مشارکت کارکنان را تسریع کنند. شایان ذکر است در این راه، کارفرمایان میتوانند از خدمات شرکتهای مشاور کسب و کار، همچون اک تک بهرهمند شوند.
جذب نیروهای خبره و کارآزموده:
میزان رقابت کسبوکارها با یکدیگر، جذب نیروی متخصص را به یکی از چالشبرانگیزترین موضوعات در زمینهی منابع انسانی مبدل کرده است. بنابرابن کارفرمایان میبایست مبتنی بر فناوریهای بهروز، فرایند جذب نیروی خود را هوشمندانهتر و کارآمدتر از گذشته به پیش بَرند. البته در این راه بهرهمندی از راهکارهایی همچون ساخت برند کارفرمایی، تبلیغات موثر و برگزاری کمپینهای آگاهسازی و تبلیغاتی، بسیار کارساز خواهد بود.
امروزه سازمانها باید با بهرهمندی از فناوریهای روز، آگهیهای استخدام یا جذب نیروی سفارشیسازی شدهی خود را در کانالهایی منتشر کنند که بالاترین میزان بازخورد را به خود اختصاص دادهاند. و همچنین با استفاده از همین فناوری، فرایند اعتبارسنجی و مصاحبههای کاری آغازین را تسریع کنند.
دیرزمانی استه که روشهای سنتی و منسوخ شدهی جذب نیروی انسانی، جای خود را به رویکردهای نوین، دقیق و خلاقانهی امروزی دادهاند. دستاورد این تغییر روش شناسایی و جذب نیروهای با استعداد و کارآزمودهای است که سازمان را به سوی آینده سوق میدهند. در این راستا بهکارگیری سیستمهای نرمافزاری همچون سیستم جامع منابع انسانی اک تک میتواند پویایی و سادگی فزایندهای به فرایند جذب دهد؛ و مانع هدررفت منابع سازمانی دراینباره شود.
مدیریت روابط:
میزان رضایت شغلی و بهرهوری کارکنان در محیط کار به عواملی همچون میزان عدالت، فضای ارتباطی حاکم بر سازمان و نوع روابط میان مدیران و کارکنان بستگی دارد. پرداختن به این عوامل کلیدی از سوی مدیران منابع انسانی میتواند از یک سو میزان سلامت و رفاه سازمان را تعیین کند. و از سوی دیگر میزان ارزشمندی کارکنان و سطح پاسخگویی به نیازهای آنان را مشخص خواهد کرد.
ازاینرو مدیران ارشد میبایست در مسیر ایجاد روابط سالم، بهبود شرایط، بهبود فرهنگ و همچنین سازگار نمودن دیدگاهها و ارزشهای سازمانی گام بردارند. و در این راه بازخورد کارکنان را به عنوان مولفهای کلیدی همواره مورد بررسی قرار دهند. گفتنی است در این مسیر، بررسی ریزبینانهی دادههای برآمده از پایشهای دورهای، بر اتخاذ راهبردها و تصمیمات موثر که مستقیماً بر کارکنان تاثیر میگذارند، نقش مهمی را ایفا خواهند کرد.
به بیان ساده، اگر روابط میان مدیران و کارکنان بهگونهای فعال و هوشمندانه مدیریت شوند، میتوان از نابودی فرهنگ سازمانی و بروز مشکلات در تمامی بخشهای سازمان جلوگیری کرد.
آموزش و راهبردهای توسعه:
یکی از چالشهایی که امروزه مدیران منابع انسانی با آن دستوپنجه نرم میکنند تخصیص منابع کافی به برنامههای آموزشی به عنوان مولفهای بنیادین در رشد و بهرهوری سازمان است.
از سویی، چندی از کارفرمایان، همچنان آموزش و پیشرفت علمی کارکنان را هزینه میپندارند؛ و نه یک سرمایهگذاری در راستای افزایش پایداری، نوآوری و ایجاد مزیتهای رقابتی؛ که این دیدگاه خود چالشی دیگر برای مدیران منابع انسانی است که به مرور سبب توقف پیشرفت سازمان خواهد شد.
ولی بهراستی و برخلاف این دیدگاه، برنامههای آموزشی که مبتنی بر فناوریهای نوین، در یک سازمان یا شرکت برگزار میشوند هم مقرون به صرفه هستند؛ و همچنین در پیشرفت کارکنان و همسویی آنها با دانش روز، نقش بسزایی دارند.
گفتنی است با توجه به تغییرات حاصل از رشد فناوری، مدیران منابع انسانی میبایست مبتنی بر الگویی مشخص، برنامهریزی مسیر شغلی را به عنوان بخشی از استراتژی آموزشی و توسعهی سازمانی، برای یکایک کارکنان سازمان یا شرکت مشخص کنند. زمانی که این مسیر پیشرفت به درستی ترسیم شود، بسیاری از ابهامات حاکم بر شغل که منجر به ایجاد فرسایش و به دنبال آن کمرنگ شدن جایگاه مدیریت میشود؛ از بین خواهند رفت.
نگهداشت نیروهای باتجربه:
همان گونه که پیشتر بیان شد، افزایش رقابت میان کسبوکارها، مدیران منابع انسانی را با چالشهایی همچون جذب و نگهداشت نیروهای کارآزموده مواجه ساخته است. از سویی افزایش دستمزد به تنهایی و بسان گذشته دیگر برای ایجاد رضایت در نیروهای باتجربه کافی نیست. در کنار این مورد، مولفههای دیگر همانند تجربه کارکنان و فرهنگ سازمانی موجود، در این خصوص تاثیرگذار خواهند بود.
گفتنی است، بر خلاف تصور غالب، فرهنگ سازمانی عاملی قدرتمند و کارساز در افزایش رضایت کارکنان، کاهش فرسایشهای ناشی از کار و در نهایت خروج نیروهای باتجربه از سازمان یا شرکت است.
همچنین در راستای نگهداشت نیروی انسانی؛ بسیاری از سازمانها و شرکتها به دلیل نبود ثبات در قوانین و شرایط حاکم بر بازار نمیتوانند دستمزد و مزایای بالاتری را به کارکنان خود پرداخت کنند. ولی این بدان معنا نیست که راهکاری برای کاهش نرخ خروج افراد از سازمان وجود ندارد. برای نمونه پژوهشها نمایانگر آن است که اگر سازمانها و شرکتها در راستای نگهداشت نیرو رویکردی ساختارمند و بلند مدت را اتخاذ کرده باشند. نرخ خروج افراد از آن سازمان یا شرکت در یک بازهی سه ساله ۵۸% کاهش خواهد یافت. البته در این راه مدیران منابع انسانی میتوانند از دانش و تجربهی مشاوران خبرهی اک تک بهرهمند شوند.
ایجاد تنوع در محیط کار:
امروزه سازمانها و شرکتها در یک قدمی دگرگونی فرهنگی قرار دارند. زیرا انتظارات کارکنان در این سالها تکامل و تغییر یافته است. ازاینرو کارفرمایان میبایست سازمان خود را با این روند دگرگونی همگام سازند. وگرنه با مخاطرات بسیاری مواجه خواهند شد.
همچنین با ورود نسل Z به بازار کار میتوان انتظار داشت که شرایط و محیطهای کاری و فرهنگ حاکم بر سازمانها تغییر چشمگیری را تجربه کنند. و حتی ممکن است بسیاری از برنامههای راهبردی به این دلیل در سازمانها و شرکتها دستخوش تغییر شوند.
ازاینرو بهتر آن است که از امروز همراه با مشاوران کارآزمودهی اک تک در مسیر تغییر گام بردارید. در این راستا میبایست در آغاز، نگرش و برداشت خود را دربارهی منابع انسانی تغییر دهید. با مدیران و مشاوران خود پیرامون موضوعاتی همانند فرهنگ سازمانی، انتخاب شیوههای نوین جذب نیرو، ایجاد تنوع در برنامهها و کارگاههای آموزشی، تغییر در شرایط و محیط کاری و نتایج برآمده از هر یک از این کارها گفتگو کنید. و همواره بر رشد و پیشرفت سازمان خود متمرکز شوید. بدین روش میتوانید تنوع را به یکی از مولفههای بنیادین فرایندهای کاری خود تبدیل کنید. و مطمئن شوید که کارکنانتان همگام با تغییرات جاری در جامعه تکامل مییابند.
همراهی با روند تغییرات :
دگرگونی یا تغییر، واژهای سترگ است که بسیاری از جنبههای گوناگون را دربر میگیرد؛ و در سالهای اخیر بسیاری از سازمانها و شرکتهای بزرگ و کوچک با موجی از این دگرگونیها دستوپنجه نرم کردهاند. در سال گذشته شماری از شرکتهایی که مبتنی بر دیدگاههای سنتی یا منسوخ شده به مدیریت خود ادامه میداند نیز با چالشهای بسیاری مواجه شدند. تغییر شرایط حاکم بر فضای کسبوکار، دگرگونی روشهای کاری با اتکا بر فناوری، تغییر رفتار در نیروهای کاری، تغییر الگوهای رفتاری مصرفکنندگان و بسیاری دگرگونیهای دیگر تنها بخش کوچکی از این چالشها بود.
ازاینرو شرکتها میبایست تغییرات را به عنوان بخشی از کنشهای عصر نوین بپذیرند، و همواره آماده و قادر به سازگاری با این روند باشند. گفتنی است، در این راستا منابع انسانی نقش مهمی را ایفا خواهد کرد. و اگر سازمانها و شرکتها نتوانند خود را با روند دگرگونیها سازگار کنند، رقابت موثر با دیگر رقبا دشوار خواهد شد. و یا ممکن است آن کسبوکار در مسیر نابودی قرارگیرد.
سلامت و رفاه کارکنان:
سلامتی در تمامی ابعاد زندگی افراد از جمله کارشان، تاثیر بسزایی دارد. بررسیهای علمی نشان میدهند که کارکنان یا کارمندان سالم ٦٧% بیشتر از دیگر کارکنان در کارها مشارکت دارند. افزایش سلامت نیروهای کار و فراهم نمودن این شرایط برای کارکنان چالشی است که واحد منابع انسانی سازمانها و شرکتها در سال گذشته با آن مواجه شدند. ازآنجا که کارکنان، ارزشمندترین دارایی هر سازمان و شرکتی هستند، حفظ سلامت و رضایت آنها بر میزان بهرهوری و نوآوری، تاثیر بسزایی میگذارد. ازاینرو این مولفه میتواند از سوی مدیران ارشد سازمانها یا شرکتها به عنوان یک مزیت رقابتی در نظر گرفته شود.
کارفرمایان با تاکید بر ایجاد تعادل میان کار و زندگی، مدیریت استرس در فضای کار و رواج برنامههای ورزشی در سازمان خود به عنوان عوامل موثر در حفظ سلامت هر فرد، میتوانند سطح شادی و سلامت کارکنان خود را افزایش دهند؛ که این کار سبب افزایش مشارکت، بهرهوری و نوآوری کارکنان در دِرازمُدت خواهد شد. همچنین حفظ سلامتی کارکنان سبب صرفهجویی در هزینههای کسبوکار میشود. مجموعهی این عوامل، سلامت و رفاه کارکنان را به یک مولفه بنیادین در سازمانها و شرکتهای امروزی مبدل کرده است که میبایست مورد توجه و واحد منابع انسانی و مدیران ارشد قرار گیرد.
در پایان باید گفت هر سال کاری مجموعهای از چالشهای نا آشنا و آشنایی است که سازمانها میبایست آمادگی لازم برای رویارویی با آنها را داشته باشند. و در راه عبور از این چالشها و موانع، واحد منابع انسانی به عنوان یک بازوی قدرتمند و ارزشمند، نقش کلیدی را ایفا خواهد کرد.