مدیران شرکت های تولیدی تحت فشارهای کاری، همواره در تلاشند ضمن دستیابی به اهداف پایداری، ریسکهای موجود در زنجیرههای تأمین پیچیده را نیز شناسایی کنند.
اما چگونه می توان تصویر کامل تری برای کمک به تصمیم گیری های حیاتی مدیران ارائه داد؟
چگونه می توان ریسک و هزینه را کاهش دهید و در عین حال نوآوری را نیز ایجاد کرد؟
استفاده از دادههای مناسب جریان آزادی از حقایق را ایجاد میکند که برای تصمیمگیریهای حیاتی و سودآور مورد نیاز است. در ادامه به بررسی موارد کلیدی ای که برای مدیران صنایع تولیدی مهم می باشد می پردازیم:
- کاهش خطرات زنجیره تأمین
- کاهش ناکارآمدی و ضایعات و افزایش پایداری
- توانمندسازی کارکنان برای کسب موفقیت
- اهمیت تجربه مشتری بعنوان مزیت رقابتی
کاهش خطرات زنجیره تأمین
زنجیره تأمین بعنوان شکننده ترین بخش هر فرآیندی تولیدی مطرح می باشد. عناصر و متغیرهای بسیاری، زمینه هایی را برای بروز مشکل در زنجیره تأمین مهیا می کنند. زمانی که مشکلی در زنجیره تأمین پیش بیاید،کسب و کارها به چابکی نیاز دارند تا نسبت به مشکل پاسخ سریع و درستی ارائه دهند.
خطرات زنجیره تأمین همواره وجود دارد، اما آیا می توان قبل از تأثیرگذاری آنها را شناسایی کرد؟
در صنعت تولید به دلیل قطعات زیاد متحرک، زنجیره های تأمین به طور طبیعی حجم عظیمی از داده ها را تولید می کنند. این داده ها کلید شناسایی خطراتی است که ممکن است پنهان بمانند.
مشاهده زنجیره تأمین سراسری (End-to-end Supply Chain) به شما مدیران تولیدی این فرصت را می دهد که بتوانید ریسک ها را شناسایی کنید و نتایج تصمیم را قبل از اجرای آن آزمایش کنید.
93% مدیران زنجیره تأمین قصد دارند گام هایی برای انعطاف پذیرتر کردن زنجیره تأمین خود بردارند.
طبق تحقیقات 79% از شرکتهای دارای زنجیره تأمین با عملکرد بالا نسبت به میانگین صنایع خود به درآمدی بیشتری دست مییابند.در ادامه با کاربرد هوش تجاری به داستان موفقیت زنجیره تأمین شفلر می پردازیم:
پیدایش مرزهای جدیدی از مدلهای کسب و کار و تولید هوشمند، ضرورت اطلاع رسانی بهتر برای مدیران کسب و کارها را ضروری ساخته است. موفقیت در مرزهای تولیدی جدید به دست مدیران C-suite است تا به عنوان عوامل اختصاصی ایجاد تغییر، وارد عمل شوند.
داستان موفقیت شفلر(Schaeffler Group)
برای کلیه ی تولید کنندگان جهانی، Covid-19 مجموعه ای منحصر به فرد از مشکلات را ایجاد کرده است که اکثراَ انتظار رویارویی با آن ها را نداشتند.
تعریف مشکل شرکت شفلر
به عنوان تولید کننده بلبرینگ های دقیق برای صنایع خودروسازی و هوافضا، گروه شفلر(Schaeffler Group) شهرت خود را به دلیل دقت در عملکرد بدست آورده است.
برای شفلر یکی از مسائل جدید، نیاز به درک این مسأله بود که کدام انبارها برای مدیریت پاسخگویی زنجیره تأمین، بیشترین تأثیر را خواهند داشت؟
راه حل هوش تجاری برای شفلر
از آنجایی که زنجیره تأمین پیچیده شفلر بر اساس دادههای سریع و دقیق ساخته شده است، تیم هوش تجاری شفلر رویکردی کلینگر را نسبت به ریسکهای مد نظر اتخاذ کردند.
با کاربرد هوش تجاری، اعضای تیم ، داده های مربوط به گسترش کووید-19 و مکان های گسترش آن را با داده های زنجیره تأمین ترکیب کردند. شفلر با ترکیب این دو مجموعه ی داده توانست با قطع همه گیری کرونا، احتمال بسته شدن کارخانه و اختلالات احتمالی را پیشبینی کند و اقدامات لازم برای به حداقل رساندن خطرات را انجام دهد.
برای شفلر زمان یک عامل حیاتی بود که با کاربرد هوش تجاری، پاسخ فرآیند کووید 19 ظرف 48 ساعت راه اندازی شد.
کاهش ناکارآمدی و ضایعات و افزایش پایداری
پایداری بعنوان یک ضرورت برای صنایع تولیدی مطرح می باشد.
در عصر حاضر نه تنها مشتریان خواستار محصولات و بستهبندی پایدارتر هستند، بلکه با افزایش هزینههای مواد خام و انرژی، نیاز مالی برای پایداری بهتر وجود دارد. با این حال زنجیره تأمین جهانی پر از ناکارآمدی است.
پایداری کسب و کار منطقی است زیرا بر کاهش هزینه ها و بهره وری کل سازمان متمرکز است. برای انجام این کار، شرکتهای تولیدی باید روی معیارهای مهمی از قبیل بازدهی، کارایی، زمان به کارگیری و زمان عرضه به بازار متمرکز شوند تا پایدارتر شوند.
برای رسیدن به پایداری، به دادههایی نیاز است که بتوانند به شما در شناسایی ناکارآمدی ها و کاهش هزینه ها کمک شایانی نماید.
در ادامه با کاربرد هوش تجاری به داستان موفقیت افزایش پایداری هنکل می پردازیم:
داستان سفر مشتری: هنکل(Henkel )
تعریف مشکل شرکت هنکل
شرکت هنکل بعنوان یکی از شرکت های پیشرو در زمینه مواد شیمیایی و کالاهای مصرفی در جهان، همواره با چالش هایی مواجه بوده است.
برای هنکل استفاده از ابزارهای تحلیلی فقط برای کارهای اساسی مناسب بود. بنابراین هنکل به دنبال رویکردی متفاوتی بود که بتواند برای آنها صرفه جویی را به ارمغان بیاورد.
راه حل هوش تجاری برای هنکل
با کاربرد هوش تجاری هنکل توانست منبعی واحد از داده ها را ایجاد کند به گونه ای که همه افراد کسب و کار توانستند داده ها را مستقیماً در حوزه مسئولیت خود اعمال کنند.
داده ها از طیف وسیعی از منابع موجود مانند Dremio، Oracle و Excel Cubes استخراج می شوند.
هنکل از سال 2013 با کاربرد هوش تجاری، توانست میزان مصرف انرژی کل زنجیره تأمین Laundry & Home Care را به میزان 20% کاهش دهد به گونه ای که در سال 2019 توانست در میزان مصرف انرژی و هزینه ها صرفه جویی قابل توجهی داشته باشد.
توانمندسازی کارکنان برای کسب موفقیت
مدیران می دانند اکثریت قریب به اتفاق کارمندان همواره می خواهند بهترین عملکرد را داشته باشند.
کارمندان کارهای جالب و چالش برانگیز را می پسندند و از پیشرفت در حرفه خود لذت می برند. اما فرآیندها و سیستمهای قدیمی میتوانند به عنوان مانع در مسیر پیشرفت کارکنان قرار گیرند.
فرآیندهایی که در طول زمان تکامل یافته اند ممکن است مدتی مورد بررسی مجدد قرار نگرفته باشند و بخش ها یا واحدهای تجاری مختلف ممکن است در مقابل یکدیگر قرار گیرند.
همانطور که تولید به طور فزاینده ای خدمات محور می شود، زمان آن فرا رسیده است که در مورد نحوه مشاهده و درک داده های محیط پیرامون تجدید نظر کنیم. تولیدکنندگان پیشرو به جای قرار دادن نظرات، حقایق را مرکز هر گفتگوی تجاری قرار داده اند.
وجود جریانی آزاد از حقایق در سراسر سازمانها برای اطمینان از اینکه وظایف کارکنان و کارکرد آن ها در یک راستا قرار دارد حیاتی است. سیلوهای داده ای شکسته می شوند و به کل کسب و کار منبعی واحد از حقیقت و شفافیت را ارائه می دهند.
از آنجایی که مدیران اجرایی به کلیات دسترسی دارند، میتوانند با بزرگنمایی و کوچکنمایی،جزئیات بیشتر یا کمتری را که لازم است به دست آورند و تصمیمات آگاهانه تر و مؤثرتری را اتخاذ کنند. در چنین شرایطی کارمندان ارزشمند همراه شما می مانند و رشد می کنند زیرا می دانند که شما مدیران به پیشرفت آنها اهمیت می دهید.
72 درصد از مدیران می گویند توانمندسازی کارگران از طریق داده ها باعث افزایش بهره وری شده است.
92 درصد از مدیران می گویند که کیفیت کار در دراز مدت بهبود می یابد زیرا بینش های مبتنی بر داده های بیشتری در دسترس کارکنان خط تولید قرار می گیرد.
در ادامه به داستان موفقیت توانمندسازی کارکنان هنکل با کاربرد هوش تجاری می پردازیم:
داستان سفر مشتری:هانیول(Honeywell)
تعریف مشکل شرکت هانیول
سیستمهای قدیمی و شیوههای کاری منسوخ، میتوانند بزرگترین مشکل در کسب بهترین نتیجه باشند.
برای هانیول بعنوان یک شرکت جهانی در زمینه ی محصولات هوانوردی تا ساخت و ساز، شیوههای قدیمی تجزیه و تحلیل دادهها به عنوان مشکل جدی مطرح بود. هانیول در استخراج و تبدیل داده ها و تهیه ی گزارش فروش استاندارد با مشکل مواجه شود.
راه حل هوش تجاری برای هانیول
هانیول با تغییر مدل داده ای و فعال سازی تجزیه و تحلیل سلف سرویس، توانست بر مشکلات سرعت و شفافیت عملکرد غلبه کند.
کاربرد هوش تجاری و داشبوردهای مدیریتی به هانیول کمک کرد بر اساس بخش مربوطه و مشتری مورد نظر، بر درآمد تمرکز کند و مدیران بتوانند در مورد محل استقرار نیروهای فروش خود تصمیم گیری کنند.
با کاربرد هوش تجاری هانیول توانست 10000 تا 20000 ساعت در تجزیه و تحلیل دادهها صرفهجویی کند و تصمیمات تجاری مهمی را اتخاذ کند که به حفظ کسب و کار در مسیر رسیدن به اهداف کمک می کند.
شما میتوانید تمام دادهها را بگیرید، آنها را به بینشهای تجاری خوب تبدیل کنید، سپس با گروه مشتریان داخلی خود کار کنید و آنها را قادر به تصمیمگیری بر اساس این بینشها کنید.
اهمیت تجربه مشتری بعنوان مزیت رقابتی
اصول اساسی تولید همواره در حال تغییر است. در زمانهای گذشته نتیجه نهایی تولید اغلب معامله ای مستقیم میان مصرف کننده و تولید کننده بیش نبود. اما در عصر حاضر مرزهای بین محصولات و خدمات در حال محو شدن است. اکنون خریداران، تولیدکنندگان را تحت فشار قرار می دهند تا فراتر از فروش اولیه به مشتریان خدمات ارائه دهند.
رویکرد محصول بهعنوان سرویس(Product As-a-Service)، به این معنا است که تجربه مشتری در حال تبدیل شدن به یک مزیت رقابتی است.به گونه ای که تولیدکنندگان بتوانند از تجربه مشتری بهعنوان یک متمایزکننده رقابتی کلیدی استفاده کنند.
ارائه یک تجربه عالی به مشتریان که بتواند منجر به وفاداری آن ها شود، نیاز به بینش در زمان واقعی دارد. این بدان معنا است که شما باید سفر مشتری را در هر نقطه از تماس تجزیه و تحلیل کنید، شکاف ها را شناسایی کرده و دائماً به دنبال روش های جدید برای خوشحال کردن آنها باشید.
برای به دست آوردن دیدگاهی جامع از مشتریان خود که رویکردهایی مانند Product As-a-Service را ممکن می سازد، باید از تمام داده هایی که در مورد آنها دارید استفاده کنید.
86 درصد تولیدکنندگان در نظرسنجی Salesforce معتقدند تجربه مشتری بعنوان یک مزیت رقابتی است.
نزدیک به 80 درصد کسب و کارهایی که در تجربه مشتری پیشرو هستند، نسبت به سایر کسب و کارها عملکرد بهتری دارند.(5٪ افزایش در حفظ مشتری که می تواند معادل افزایش سود 25٪ باشد).
در ادامه به داستان موفقیت بهبود تجربه مشتری شرکت نیسان با کاربرد هوش تجاری می پردازیم:
داستان موفقیت مشتری: نیسان (Nissan)
تعریف مشکل شرکت نیسان
تولید خودرو از خط تولید تا نمایشگاه، یکی از بخشهایی است که به طور مستقیم بر تجربه مشتری متمرکز است. نیسان متوجه شد که در مواجهه با بازارها و عاداتهای در حال تغییر مشتریان، لازم است اقدامات مناسبی را انجام دهد.
از آنجایی که شرکت نیسان مملو از داده های مشتریان بود، تمام تلاش خود را برای استفاده استراتژیک داده ها به کار گرفت.
راه حل هوش تجاری برای نیسان
نیسان تصمیم گرفت نقش های مرتبط با داده ها را مجددا سازماندهی کند و یک مدل پشتیبانی ایجاد کند که بر مدیریت داده و صدور مجوزها تأکید دارد. این تغییر در تأکید باعث حمایت داده ها از مدیریت و درک این موضوع شد که داده ها می توانند در سراسر کسب و کار برای کمک به دستیابی اهداف استفاده شوند.
با کاربرد هوش تجاری و تجزیه و تحلیل بصری، میزان اثربخشی فروش جهانی، تولید، تحویل بهینه وسیله نقلیه، تعاملات آنلاین با مشتری و غیره به اشتراک گذاشته شد. تمام موارد به نیسان کمک کرد تا علاوه بر برآورده ساختن تقاضای مشتری، رویکرد جهانی ثابتی برای مشاهده، درک و استفاده از داده ها ایجاد کند.
نیسان با پیش بینی نیازهای مشتری از طریق کاربرد هوش تجاری، توانست کاهش مطالبات وارانتی و تعمیر و نگهداری خودرو را به ارمغان آورد.
جنبش شناخت دادهها که منجر به درک عمیقتر مشتریان شد، چیزی بود که نیسان برای موفقیت در دنیای دیجیتال به آن نیاز داشت.
بیشتر بخوانید: هوش تجاری در صنعت تولید