صنعتغذایی دارای محرکهای زیادی از قبیل منابعانسانی، موادخام، تجهیزاتتولید، تدارکات و … میباشد.
برای کلیهی تولیدکنندگان اعم از هوافضا، خودرو، ماشینآلات صنعتی و … دادههای زیادی در هر مرحله از تولید ایجاد میشوند که اغلب در سیلوهای داده (Data Silo) باقی میمانند و در مقابل تقاضاهای مشتریان که همواره در حال تغییر هستند کاربرد محدودی دارند.
به منظور بهبود کارایی فرآیند،نظارت بر تولید، ارائه خدمات بهتر به مشتریان، میتوان با پیاده سازی هوشتجاری، دادههای مشابه را به سرعت ترکیب کرد و به نتایج قاطع و بینشهای مناسب، دست یافت.
هوش تجاری (BI)
هوشمندی کسب و کار (BI) شامل تمام فرآیندها، استراتژیها، فن آوریها و روشهایی است که از با جمع آوری، ذخیره و تجزیه و تحلیل دادههای حاصل از عملیات تجاری، یک دید کاملی از کسب و کار را ارائه میدهد.
در میان انواع متعدد کسب و کارها، شرکتهای بزرگ با ساختارهای پیچیده، سهم بیشتری از دادهها را به خود اختصاص دادهاند و به پلتفرمهای BI گستردهتر و اصلاحشدهتری نیاز دارند؛ همین مسأله،کسب و کار های بزرگ را بر آن داشته است تا از ابزارهای (EBI) استفاده کنند.
در ادامه به بررسی شرکت تولیدی کوکاکولا (Coca Cola) که در زمینه ی پیاده سازی هوش تجاری سابقه طولانی دارد میپردازیم و چالشهای شرکت و راه حل هایی که هوشمندی کسب و کار (BI) برای حل آنها ارائه داده است را بررسی میکنیم.
پیاده سازی هوش تجاری در شرکت کوکاکولا (Coca Cola)
شرکت کوکاکولا با بیش از 500 برند و 3900 محصول، بزرگترین شرکت نوشیدنی جهان است. شرکت (CCBCC) نیز بزرگترین شریک مستقل کوکاکولا در بطریسازی است.
کوکاکولا با میلیونها دنبالکننده در توییتر و فیسبوک، توانسته است از دادههای خود در شبکههای اجتماعی مزایایی بدست آورد. این شرکت به کمک دادههای موجود در شبکههای اجتماعی و قدرت هوشمندی کسب و کار (BI) توانسته زمان انتشار پستهای مربوط به نوشیدنیهای خود را به صورت آنلاین رصد کند و متوجه شود چه کسانی و در کجا نوشیدنیها را مینوشند، چرا برند آنها را منشن میکنند و در نهایت توانسته است به نوشیدنی مورد علاقهی مشتریان خود دست یابد.
کلیهی این اطلاعات در اجرای تبلیغات هدفمند کوکاکولا بسیار موثر بوده به گونهای که چهار برابر بیشتر از یک تبلیغ عمومی منجر به نرخکلیک (CTR) شده است.
طبق گفتهی تحلیلگران (Analysts) از آنجایی که شرکتی مانند کوکاکولا صدها محصول مختلف را در کشورهای مختلف عرضه میکند؛ بنابراین، ادراک و رفتار مشتری میتواند به طور قابل توجهی از بازاری به بازار دیگر متفاوت باشد این چالش بزرگ کوکاکولا را بر آن داشت تا مطابق با الزامات منطقهای، راه حل های متمایز EBI را طراحی کند.
طبق گفتهی تحلیلگران، درک این تفاوتها به کوکاکولا کمک میکند به جای وابستگی به یک رویکرد مشترک، پیامهای برندسازی سفارشیشده را برای بازارهای مختلف، تهیه کند.
از آنجایی که در سالهای اخیر فروش نوشابههای شیرین و گازدار کاهش یافته بود، کوکاکولا برای کمک به تولید و عرضه گزینههای سالمتر محصولات، مانند آب پرتقال، به پیاده سازی هوش تجاری وابسته بود. به همین منظور برای اطمینان از اینکه محصولات آب پرتقال میتوانند به بهترین شکل ممکن سهم بازار را به خود اختصاص دهند و طعم یکنواختی را حفظ کنند، از تجزیه و تحلیل دادههای آب و هوا، تصاویر ماهوارهای، اطلاعات مربوط به عملکرد محصول، عوامل قیمتگذاری، و رتبه بندی اسیدیته و شیرینی استفاده کرد.
بیشتر بخوانید: کلان داده (Big Data) در نستله (Nestlé)
پیاده سازی هوش تجاری در شرکت کوکاکولا باتلینگ (CCBCC)
شرکت کوکاکولا باتلینگ (CCBCC) در حوزه فرآیندهای گزارش دهی (report) روزانه خود مشکل داشت.این فرآیندها غیر اتوماتیک بودند و اعضای شرکت، اکثر زمان خود را صرف تهیه گزارشهای 45 دقیقه ای میکردند.
جمعآوری داده از انبار داده (Data Warehouse)، به منظور ایجاد یک داشبورد (Dashboard) قابل استفاده، ممکن بود چندین روز طول بکشد و به همین علت دسترسی بلادرنگ (Real Time) به دادههای مربوط به فروش محدود میشد.
در حال حاضر تیم هوش تجاری شرکت بطریسازی کوکاکولا (CCBCC)، گزارشهای مربوط به کلیه عملیات فروش و تحویل محصول را مدیریت میکند.
هوش تجاری به ما این امکان را می دهد که بتوانیم به روشی کاملاً متفاوت به داده ها نگاه کنیم.
“کوین کینگ، مدیر، گزارشها و تحلیلها، شرکت بطریسازی کوکاکولا”
شرکت بطریسازی کوکاکولا از طریق پیاده سازی هوش تجاری، توانست فرآیندهای غیراتوماتیک خود را با یک سیستم هوش تجاری اتوماتیک، تعویض کند. با افزایش کارآیی فرآیندها، توانست در زمان مقرر شده محصول خود را تحویل دهد و با برآورد مناسب از بودجه عملکرد خوبی متناسب با بودجهی اختصاصی ارائه داد.
در نهایت این شرکت بطریسازی، توانست سالانه 260 ساعت در زمان خود صرفهجویی کند؛ چرا که اعضای شرکت با پیاده سازی هوش تجاری، توانستند زمان کمتری را برای تهیهی گزارشدهی دستی و زمان بیشتری را برای حل مشکلات اساسی و پیشبرد کسب و کار صرف کنند.